داشتیم با بابام تو خیابون میرفتیم دوستشو دید ، بعد از سلام و احوالپرسی دوستش به من اشاره کرد گفت این پسرتونه ؟ بابام یه سری تکون داد گفت آره دیگه چوب خدا صدا نداره !!!
دیشب ساختمون کناریمون آتیش گرفته بود با بابام سریع لباس پوشیدیم بریم کمک ؛ مامانم یهو داد زد وااااایستید ! دارید میرید آشغالارم بزارید جلو در !!! بدجور تو فکر فرو رفتیم با بابام …
نظر به اینکه عید دیدنی به صورت رفت و برگشت انجام میشه
و با توجه به گرانیهای اخیر جهت رفاه حال مردم
سال ۹۲ عید دیدنی به صورت تک حذفی برگذار میشود!
.:: اس ام اس خنده دار اسفند ماه ۹۱ ::.
مردم ایران دو دستَن:
یه دسته فکر می کنن عکاسن و دسته دوم فکر می کنن مانکن ؛
مصیبت وقتیه که این دو دسته به هم میرسن
هر وخت میرم خونه بدون اینکه خانومم ببینتم میگه اومدی عزیزم )
یه سری برام سوال پیش اومد که چجوری اومدنمو تو خونه حس میکنه نکنه تلپاتی با هم داریم ازش پرسیدم گفت نه عزیزم هر وخ میای بوی گند پات زودتر میاد میفهمم اومدی خونه
خسته و کوفته از مدرسه اومده بودم بعد یکم واکس مو زده بودم به موهام
رسیدم خونه همه دست از غذا کشیدن منو نیگاه کردن:|
بابام برگشت گفت-به به به مبارکه گاوی خری تو خیابون بوده موهاتو لیس زده؟:|
من::|
گاو::|
غذای سرد شده::|
هیچی دیگه از اون روز به بعد یا به موهام واکس نمیزنم یا هم زدم کلاه میذارم سرم :دی